عوامل فردی افزایش روزی
1. کار و تلاش
بعضی از روزی های مادی و معنوی بدون هیچ گونه کوششی و تلاشی از سوی انسان به او ارزانی می شود و به منزله سرمایه کسب روزی آدمیان به شمار می روند. عقل و هوش و استعداد، توانایی و سلامت جسمانی، تابش خورشید و بارش باران، حاصلخیزی خاک، هوای سالم برای تنفس و ... از این جمله اند.لطف و حکمت خداوند بر آن قرار گرفته است که پیش از هرگونه سعی و تلاشی از جانب آدمیان، سرمایه های اولیه ای از قبیل موارد فوق در اختیار انسان قرار گیرد تا با استفاده صحیح از این ارزاق خدادادی، به دنبال روزی خود روانه شود. در واقع می توان گفت که این ارزاق به دنبال انسان ها هستند نه انسان ها به دنبال آنها و آنها طالب انسان ها هستند نه انسان ها طالب آنها. بدون تردید یکی از مصادیق «رزق طالب» که در پاره ای از روایات به آنها اشاره شده است همین نوع از ارزاق است. امام صادق (ع) فرمودند:
رزق بر دو نوع است: یک نوع از آن به صاحبش می رسد گرچه آن را طلب نکند. اما نوع دیگر به طلب انسان وابسته است.
نوع اول که برای انسان تقدیر شده در هر حال به او خواهد رسید، گرچه برای بدست آوردنش تلاش نکند. اما نوع دوم که با سعی انسان برای او مقدر شده، سزاوار است که انسان از راه های حلال آن را به دست آورد. (13)
البته گرچه کار و تلاش انسان در کسب این ارزاق مؤثر نیست، اما در حفظ و نگهداری و استفاده بهینه از آنها قطعاً موثر است. انسان می تواند با تلاش و تدبیر خود، از امکانات خدادادی به خوبی استفاده کرده و بازده آنها را افزایش دهد و یا برعکس، با بی تدبیری و تنبلی خود آنها را هدر داده و باعث تضییع آنها شود.
در هر صورت کار و تلاش انسان در مورد ارزاق از پیش آماده، علت مبقیه است و در مورد ارزاق در پیش آینده، علت محدثه.
کار و عبادت
در فرهنگ اسلامی، کار و تلاش برای امر معاش و گذران زندگی نه تنها امری مذموم و دنیا پرستانه تلقی نشده بلکه امری مقدس، خدا پسندانه و عبادتی بزرگ شمرده شده است.پیشوایان دینی ما، آنجا که با برداشت هایی ناصواب از ضمانت رزق انسان ها از جانب خداوند مواجه می شدند، به شدت با این افکار برخورد کرده و به سرزنش آنها می پرداختند.
امام صادق (ع) هنگامی که از حال یکی از اصحاب خود جویا شدند و پاسخ شنیدند که در خانه خود مشغول عبادت است و زندگی او را عده ای از مسلمانان تامین می کنند فرمودند:
به خدا سوگند کسی که زندگی او را تامین می کند، عابدتر از اوست. (14)
کسانی که به بهانه عبادت و یا به دلیل تنبلی و کسالت زحمت خود را بر دوش سایر مردم می اندازند، مورد لعن و نفرین عابدترین انسان یعنی پیامبر گرامی اسلام (ص) قرار گرفته اند. (15)
امام صادق (ع) به صراحت اعلام فرمود:
من از کسی که کسب روزی را رها کرده و لب به دعا می گشاید و می گوید خداوند روزی مرا برسان ناخشنود و ناراحتم. (16)
پیشوایان معصوم ما، نه تنها ناراحتی خود را از دعا کردن افراد به جای کار کردن آنها اعلام کردند، بلکه از دعا کردن برای رزق و روزی این افراد خودداری نمودند و آنان را به کار و تلاش فرا می خواندند.
به عنوان نمونه، هنگامی که فردی از امام صادق (ع) درخواست می کند در حق او دعا کنند تا خداوند روزی او را به راحتی برساند، امام درخواست او را رد کرده و پاسخ می دهند:
برای شما دعا نمی کنم. آنچنان که خداوند متعال به تو دستور داده است جویای رزق خود باش. (17)
بر این اساس، «دعا» جایگزین «کار» نیست بلکه مکمل آن است. در فرهنگ اسلامی کسی که برای تامین هزینه خانواده خود به زخمت می افتد، همچون مجاهد فی سبیل الله به عبادت مشغول است. (18)
از نظر پیامبر گرامی اسلام (ص) عبادت هفتاد بخش است که برترین آنها به دست آوردن رزق حلال است. (19)
بنا به فرموده امام باقر (ع):
کسی که برای بی نیازی از مردم، تامین زندگی خانواده و رسیدگی به همسایه خود به دنبال مال دنیا برود، در حالی که خداوند را در قیامت ملاقات خواهد کرد که چهره او مانند ماه شب چهارده، نورانی خواهد بود. (20)
در مقابل، از نظر امام صادق (ع) کسانی که در اثر سستی و تنبلی از تامین زندگی خود ناتوانند مورد سرزنش قرار گرفته و ناتوان تر از مورچه خوانده شده اند. چرا که مورچه برای گذران زندگی خود، دانه ها را به لانه خود می کشد. (21)
امام علی (ع) بارها فرمود کسی که «آب و خاک» در اختیار داشته باشد و در عین حال در فقر به سر برد، نشان آن است که خداوند او را از رحمت خود دور کرده است. (22)
در روایات منقول از پیامبر گرامی اسلام (ص) و پیشوایان معصوم (ع)، تاکید بر عبادی بودن کار و اهمیت و ضرورت آن، به اندازه ای است که در مجامع روایی ما، بابی تحت عنوان باب «استحباب طلب الرزق و وجوبه مع الضروره» (23) به ذکر این روایات اختصاص یافته است که نقل همه آنها در این مختصر نمی گنجد.
کار و عقل
یکی دیگر از فواید کار، «تقویت عقل آدمی» است. البته منظور از این عقل، عقل فلسفی، استدلالی و نظری نیست، بلکه منظور «عقل معاش» یا عقل عملی انسان است.عقل معاش، همان عقل اقتصادی - اجتماعی است که به فرد توانایی فعالیت های اقتصادی و اجتماعی می دهد، بدین معنا که کسی که در متن اجتماع و در گیرو دار تلاش اقتصادی حضور داشته باشد، مردم را بهتر می شناسد، کمتر فریب می خورد، بهتر سود می کند و در برخورد با افراد گوناگون و حوادث رنگارنگ روزگار، تصمیمات پخته تری می گیرد. راه کسب یا تقویت این عقل، شرکت در کلاس های درس حوزه و دانشگاه و برخورداری از تحصیلات عالیه نیست، بلکه روش آن، درگیر شدن با مسائل پیچیده اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است که در خلال آن، فرد برای پیشگیری از هر گونه ضرر و فریبی در حق خود، مجبور است تمام توان خود را به کار گیرد و از حقوق و منافع خود دفاع کند. به همین ترتیب است که کم کم مهارت تدبیر همراه با «تجارت و تلاش» به دست آید و به موازات بالارفتن درصد موفقیت او، درصد آسیب پذیری او کاهش می یابد.
در روایات ما علاوه بر آنکه به صراحت «تجارت، باعث افزونی عقل آدمی» (24) شمرده شده، در نقطه مقابل آن «ترک تجارت، موجب از بین رفتن عقل آدمی» (25) معرفی شده است.
اهمیت این ویژگی در حدی است که حتی در صورت عدم نیاز به سود و درآمد، صرف کار کردن برای بالا رفتن تجربه و مهارت زندگی، امری لازم و ضروری است. شاهد این مدعا، مشورتی است که یکی از اصحاب امام صادق (ع) به نام معاذ ابن کثیر با آن حضرت انجام می دهد:
معاذ: اکنون من به راحتی زندگی می کنم (و از ثروت کافی برخوردارم). آیا مصلحت می دانید تجارت را رها کنم؟
امام (ع): اگر چنین کنی، عقلت به کاستی خواهد رفت.(26)
بنابراین، کسب درآمد و سود اقتصادی، تنها یکی از اهداف کار تجاری است و مهمتر از آن، کسب مهارت معیشت و تعامل با مردمان است که خود سرمایه ای گران بها است.
این سرمایه، حتی در مسایل غیراقتصادی، مانند مسائل اجتماعی، سیاسی، خانوادگی و ... کارآمد است و انسان را از موفقیت های بیشتری برخوردار می کند.
کار و موقعیت اجتماعی
از جمله امتیازات و عوامل ارزشمندی کار و فعالیت اقتصادی، برخورداری از موقعیت و منزلت اجتماعی در بین مردم است.این امتیاز درجایی که نیاز اقتصادی به کار کردن وجود نداشته باشد، به تنهایی ارزش است و برای برخورداری از این ارزش باید کار کرد.
شاهد این ادعا روایاتی است که در خلال آنها، پیشوایان معصوم دین، کسانی را که به دلیل بی نیازی اقتصادی، از کار و تلاش دست کشیده اند سرزنش نموده و آنان را به کار و تجارت تشویق کرده اند. امام صادق (ع) از حال کسی جویا شدند و پرسیدند: چرا فلانی به حج نرفت؟ پاسخ داند: چون کار تجاری خود را رها کرده و مال اندکی برایش باقی مانده است.
حضرت که تا این لحظه تکیه داده بودند، از تکیه گاه فاصله گرفتند و فرمودند: تجارت را رها نکنید که [در بین مردم] سبک و بی مقدار می شوید. تجارت کنید که خداوند به شما برکت خواهد داد. (27)
در مورد دیگری وقتی که فردی از تصمیم خود بر رها کردن بازار و استفاده از ثروت موجود امام را آگاه می کند، امام (ع) او را از این کار برحذر می دارند:
به امام صادق (ع) گفتم: من تصمیم دارم کار بازار را رها کنم و از ثروتی که در اختیار دارم استفاده نمایم.
امام پاسخ فرمودند: اگر چنین کنی [در بین مردم] نظر و رای تو بی ارزش می شود و در هیچ کاری کمک و حمایت نمی شوی.(28)
کار کردن انبیاء
حضرت داود که از انبیاء عظام الهی است، گرچه به لحاظ اقتصادی نیازی به کار کردن نداشت و با استفاده مشروع از بیت المال به امرار معاش خود مشغول بود، اما بنا به روایت امام علی (ع) بر اساس وحی الهی صرف کار نکردن او، منقصتی در مورد آن بزرگوار شناخته شد و آن حضرت چهل روز به توبه و انابه پرداخت:خداوند به حضرت داود وحی کرد، اگر از بیت المال ارتزاق نمی کردی و با دستان خود کار می کردی، بهترین بنده من بودی. [و با دریافت این وحی] داود چهل روز به گریه و انابه پرداخت. پس خداوند به آهن امر فرمود برای بنده من داود نرم شو. [بدین ترتیب] خداوند آهن را برای داود نرم نمود و داود هر روز زرهی می ساخت و آن را به هزار درهم می فروخت [تا جایی که] 360 زره ساخت و به 360 هزار درهم فروخت و از بیت المال بی نیاز شد. (29)
این روایت حامل این پیام است که نه تنها کار کردن منافی با عبادت و خودسازی نیست و دنیا گرایی تلقی نمی شود، بلکه حتّی کار نکردن امری غیرعبادی و مذموم محسوب می شود، به گونه ای که ترک این عبادت، موجب توبه ای چهل روزه از جانب نبی بزرگ الهی و عابدترین بنده حق تعالی در عصر خویش است.
پیام دوم این روایت عبادی بودن و مطلوبیت ذاتی کار است که حتی در صورت بی نیازی اقتصادی و تامین هزینه های زندگی از طرق دیگر، شایستگی و مطلوبیت این عمل عبادی از بین نمی رود. به عبارت دیگر، ارزش کارکردن صرفاً برای رفع نیازهای خود و خانواده و تامین هزینه های زندگی است؛ بلکه صرف نظر از این امتیاز، نفس کار کردن، عبادتی بزرگ و قابل تحسین محسوب می شود.
کار کردن پیامبر (ص) و امامان (ع)
پیامبر اعظم (ص) و امامان معصوم (ع) که عابدترین انسان ها بودند، نه تنها در گفتار و توصیه به دیگران؛ که در عمل و رفتار خود به کار کشاورزی و تجاری می پرداختند و عملاً امت اسلامی و پیروان خود را به تلاش هرچه بیشتر فرا می خواندند.هنگامی که یکی از اصحاب امام رضا(ع) آن را حضرت را هنگام کار کردن بر روی زمین و در حال عرق ریختن دید و با تعجب پرسید:
- فدای شما شوم. کارگران کجایند که شما مشغول کار هستید؟
امام پاسخ دادند: ای علی ابن ابی حمزه، کسانی که بهتر از من و پدرم در روی زمین هستند، با دستان خود کار کردند.
- آنها چه کسانی اند؟
- آنها پیامبر (ص)، علی (ع) و تمام اجداد من هستند. آنها با دستان خود کار می کردند. کار؛ از جمله اعمال پیامبران و اوصیاء و صالحان محسوب می شود. (30)
آن فرزانگان در عین حالی که نیاز اقتصادی به کار کردن خود نداشتند و حتی در صورت نیاز، یاران، غلامان و کارگرانی در اختیار داشتند که برای آنها کار کنند، اما عمداً خود مشغول به کار می شدند تا هم از فضیلت کار و تلاش برخوردارشوند و هم عملاً الگویی تمام عیار برای شیعیان و پیروان خود باشند.
در نمونه ای دیگر وقتی یکی از اصحاب امام صادق (ع) آن حضرت را در حال کار کردن مشاهده می کند، می گوید فدای شما شوم، اجازه دهید این کار را ما با غلامان شما انجام دهیم.
حضرت پاسخ دادند:
خیر؛ مرا رها کنید من دوست دارم خدا مرا در حال کار کردن با دستان خود ببیند و با تحمل رنج و دشواری، رزق حلال خود را به دست آورم. (31)
یکی از اصحاب آن حضرت، وقتی آن حضرت را در یکی از روزهای گرم تابستان در اطراف مدینه مشغول کار کردن می بیند با تعجب پرسید:
جانم فدای شما! شما با اینکه در نزد خداوند دارای منزلت و از نزدیکان رسول خدا (ص) هستید، چرا در چنین روز گرمی خود را به زحمت انداخته اید؟
حضرت پاسخ دادند: برای به دست آوردن رزق خود خارج شده ام تا از انسان هایی همانند شما، بی نیاز شوم. (32)
محمد ابن منکدر، یکی از معاصران امام محمد باقر(ع)، روزی آن حضرت را در حال کار کردن و عرق ریختن در ساعات گرم روز و در حوالی مدینه مشاهده کرد. از اینکه آن حضرت را در سنین بالا و در چنین ساعت و حالتی دید آزرده شد و به قصد نصحیت کردن امام، خود را به آن حضرت رساند:
خداوند کار شما را به سامان کند. پیرمردی از پیرمردان قریش در این ساعت از روز و در چنین حالتی در طلب دنیا! [می بینم]. اگر اجل شما در این حال فرا رسد، چه خواهید کرد؟
و امام حکیمانه پاسخ داد:
اگر مرگ من در این حال فرا رسد، در حال اطاعت خدا خواهم بود که با این عمل، خود و خانواده ام را از تو و از مردم بی نیاز کرده ام. اگر مرگ من در حال انجام نافرمانی خداوند برسد، در آن صورت ترسان و نگران خواهم بود.
او بی آنکه پاسخی برای امام داشته باشد،گفت: رحمت خدا بر شما باد. راست گفتید. من خواستم شما را نصیحت کنم، اما شما مرا نصیحت کردید. (33)
همچنان که اشاره شد کارکردن امامان معصوم علیهم السلام، صرفاً برای امرار معاش و تحصیل درآمد و روزی نبود، بلکه اساساً از نظر آن بزرگواران، کار کردن و تحمل رنج و مشقت آن، موضوعی مطلوب و عبادتی بی بدیل محسوب می شود که بدون توجه به نتیجه اقتصادی آن، به تنهایی از جمله عبادات و وسایل تقرب به حق تعالی محسوب می شود.
علاوه بر آنکه با توجه به نتایج اقتصادی و اجتماعی کار و تاثیر آن در رفاه حال مردم، کار کردن برای خدمت رسانی به خلق خدا و رفع نیازهای آنان، عبادتی بزرگ به شمار می آید.
حفر پانصد حلقه چشمه و قنات و هدیه آن به نیازمندان، و آزاد شدن هزار برده در اثر کارکردن علی علیه السلام از این جمله است. (34) آن بزرگوار دل خوش داشت که رنج کار کردن و تلاش معاش او، در منظر حق تعالی صورت پذیرد و برای اینکه خداوند شاهد و گواه رنج معاش او باشد، به کار و تلاش می پرداخت. (35)
ویژگی های کار مطلوب
گذشته از موضوع اهمیت و ارزش کار، در مورد زمان و نحوه انجام کار، نکات مفید و مهمی در روایات مورد توجه قرار گرفته است این نکات به اختصار عبارتند از:1. کار روزانه
از نظر قرآن، روز برای «کار و تلاش» و شب برای «استراحت و آرامش» قرار داده شده است:او کسی است که شب را برای شما لباس قرار داد و خواب را مایه استراحت و روز را وسیله حرکت و حیات! (36)
بر اساس این آیه شریفه و آیات مشابه، ویژگی تکوینی روز؛ زمینه بیشتر آن برای تلاش و تکاپو و انجام فعالیت های اجتماعی و اقتصادی است و ویژگی تکوینی شب؛ آمادگی بیشتر آن برای استراحت، آرامش و انجام عبادت است.
البته نکته مذکور بیانگر اصل اولیه است و در صورت ضرورت و اضطرار، کار شبانه توجیه پذیر است. بنا به توصیه امام باقر علیه السلام:
برای رفع نیازهای [اقتصادی و اجتماعی] خود در روز اقدام کنید چرا که خداوند حیاء را در چشم ها قرار داده و برای ازدواج، در شب اقدام به ازدواج نمایید چرا که خداوند آرامش را در شب قرار داده است. (37)
2. کار از صبح زود
در روایات ماثور از امامان معصوم (ع)، خوابیدن در فاصله طلوع فجر تا طلوع خورشید مورد سرزنش قرار گرفته و استفاده از این وقت برای هر گونه عبادتی از جمله تامین معاش مورد تاکید واقع شده است.امام صادق (ع) در حدیث دلنشینی پس از ابلاغ سلام خود به همه شیعیان و دوستداران اهل بیت (ع) و توصیه آنان به رعایت تقوای الهی، سفارش فرمودند:
به خدا سوگند من به شما توصیه نمی کنم، جز آنچه که خود را نیز بدان توصیه می کنم. بر شما باد که جدیت و کوشش کنید و پس از نماز صبح برای طلب رزق خود حرکت کرده و رزق حلال به دست آورید. خداوند به شما روزی خواهد داد و شما را بر آن کمک خواهد کرد. (38)
در نگاه امامان معصوم (ع) نه تنها اصل کار کردن و حرفه مندی موجب عزت و سربلندی مؤمنان است، بلکه به ویژه کار از اولین ساعات بامداد، حافظ عزت و سربلندی آنان می باشد. امام صادق (ع) هنگامی که مشاهده کردند یکی از اصحاب با تاخیر به سمت محل کار خود حرکت می کند به او توصیه فرمودند:
صبح زود به سوی عزتت بشتاب. (39)
هم آن حضرت به یکی از اصحاب خود فرمودند:
- ای بنده خدا عزت خود را حفظ کن.
- فدای شما شوم. عزت من در چیست؟
- صبح زود به بازار [محل کار] رفتن و شخصیت خود را محترم شمردن. (40) در روایت دیگری امام باقر علیه السلام توصیه نمودند که:
اگر کاری دارید، برای انجام آن صبح زود اقدام کنید، چرا که رزق ها قبل از طلوع خورشید تقسیم می شود و خداوند برای امت مسلمان، برکت را در صبح زود قرار داده است. در این وقت صدقه دهید، که بلا از صدقه عبور نمی کند. (41)
3. تخصص گرایی
تخصص گرایی، مهارت ورزی در رشته ای خاص و پرهیز از تغییر مکرر شغل از عوامل مهم جلب روزی است.چه بسیارند انسان هایی که استعداد و علاقه خود را نمی شناسند و در تعیین شغل ثابتی برای خود دچار تزلزل و بی ثباتی هستند. اینان گرچه ممکن است از سرمایه عمر و مال بهره بگیرند و زحمات فراوانی را تحمل کنند، اما به دلیل عدم مهارت و تخصص در رشته ای خاص و استاد نشدن در آن رشته، همیشه نیروی کار درجه دوم و سوم محسوب می شوند و قادر به استفاده کامل از سرمایه به کار گرفته و بهره برداری مناسب از آن نیستند.
حضرت یوسف علیه السلام، هنگامی که از پادشاه مصر می خواهد او را به منصب وزارت دارایی منصوب کند، دو ویژگی «حفیظّ علیم» یا «تعهد و تخصص» را دلایل شایستگی خود برای احراز این پست معرفی می کند.
یوسف گفت مرا سرپرست خزائن سرزمین [مصر] قرار داده که نگهدارنده و آگاهم. (42)
قرآن کریم در دستورالعملی کلی، مسلمانان را از «رشته کردن پنبه های ریسیده» و هدر دادن زحمات گذشته بر حذر می دارد. یکی از مصادیق بر باد دادن زحمات و اندوخته های پیشین، تغییر شغل های بی منطق و غیرضروری و انتخاب شغل های بی حساب و بدون تغییر است.
همانند آن زن [سبک مغز] نباشید که پشم های تابیده خود را پس از استحکام وا می تابید! (43)
امام صادق (ع) نیز به صراحت رضایتمندی خود را از «حرفه مندی» افراد در کسب روزی خود اعلام می دارند:
من دوست دارم در طلب رزق، حرفه مند و ماهر باشید. (44)
علی علیه السلام نیز ضمن توصیه به پرداختن به کار و تجارت و بی نیاز شدن از کمک مادی مردم، بر دو ویژگی «تعهد و تخصص» یا «حرفه مندی» و امین بودن تاکید می ورزد:
تجارت کنید که تجارت کردن موجب چشمداشت نداشتن به مال مردم است. خداوند حرفه مند امین را دوست دارد. فرد مغبون [که در معاملات اقتصادی فریب می خورد] نه مورد ستایش است و نه درخور پاداش. (45)
همراه شدن ویژگی «حرفه مندی» (تخصص) در کنار «امانتداری» (تعهد) حاوی این نکته است که در معاملات اقتصادی و بازار تجارت، صرفاً امین و متعهد بودن و اهل دزدی و خیانت نبودن کافی نیست، علاوه بر آن برای موفقیت در فعالیت های اقتصادی باید متخصص و ماهر بود. در غیر این صورت هر لحظه امکان شکست اقتصادی و مغبون شدن وجود دارد.
بازار تجارت، محیطی پیچیده و تودر تو است که هر کس از توان لازم برخوردار نباشد فریب خواهد خورد و صرف سلامت روحی تاجر موجب موفقیت اقتصادی او نخواهد شد.
فرد مغبون نه ستایش دنیوی مردم را در پی دارد و نه از اجر اخروی برخوردار است (غیرمحمود و لا ماجور). در پی آمدن کلمه «مغبون» بلافاصله بعد از ویژگی «محترف امین» مفید همین نکته است.
4. مشارکت با روزی داران
همچنان که با «مشورت» می توان از عقل و تجربه دیگران بهره گرفت، با «مشارکت» اقتصادی نیز می توان از سرمایه اندوخته دیگران سود جست و حرکت اقتصادی خود را سرعت بخشید. از این رو در روایات ما، «مشارکت اقتصادی» یکی از عوامل زمینه ساز جلب رزق و روزی معرفی شده است. بنا به توصیه علی علیه السلام:با کسی که روزی به او روی آورده است شریک شوید، که برای غنی شدن مؤثرتر و برای روی آوردن سود و منفعت، سزاوارتر است. (46)
5. اشتغال به کارهای بزرگ
عزت و کرامت مؤمن مقتضی آن است که در همه امور زندگی از پرداختن به امور جزئی و کم اهمیت بپرهیزد و وقت همت خود را صرف کارهای بزرگ و اساسی کند و پرداختن و پیگیری امور جزئی را به دیگران بسپارد.مصداق این نکته حکیمانه و عزت مندانه در امور اقتصادی و معیشتی آن است که مؤمنان با کرامت، از خرید و فروش اشیاء خرد، دوره گردی و دست فروشی بپرهیزند و سرمایه عمر و ثروت خود را درفعالیت های اقتصادی بزرگ و اساسی به کار گیرند.
در کتاب ارزشمند وسایل الشیعه، بخش تجارت، بابی تحت عنوان «باب استحباب مباشره کبار الامور کشراء العقار و الرقیق و الابل و الاستنابه فیما سواها و اختیار معالی الامور و ترک حقیرها» گشوده شده است که روایاتی چند در این زمینه را در خود جای داده است. از جمله آن که امام صادق علیه السلام در توصیه ای به یکی از یاران خود فرمود:
هرگز در بازارها پرسه مزن و [تهیه] اشیا کوچک را خودت پیگیری نکن. چرا که برای مسلمانان دیندار و با شخصیت شایسته نیست خودش اقدام به خرید اشیا جزئی کند مگر نسبت به سه چیز: خرید ملک (زمین و خانه)، اشیاء ظریف و شتر. (47)
امام صادق (ع) در توصیه دیگری خطاب به کمیت اسدی فرمودند:
خداوند از هر چیزی، نوع والا و عالی آن را دوست دارد و از نوع پست و کم اهمیت آن، ناخرسند است. (48)
این حدیث شریف که بیانگر قاعده ای کلی است، باید برای همیشه و در همه امور فردی و اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و ... نصب العین مؤمنان قرار گیرد، تا همت بلند دارند و در هر کاری و موضوعی به دنبال فتح قله ها باشند نه پرسه زدن در دامنه ها.
2. اخلاق خوب
یکی از عوامل بسیار مؤثر در جلب روزی و ازدیاد آن، بهره گیری از اخلاق خوب در مواجهه با دیگران است. البته همه کسانی که به کار تولید و تجارت و خرید و فروش مشغولند، اذعان دارند که برخورد خوب و مناسب با مشتری، رمز جذب مشتریان بیشتر، تولید بیشتر و در نهایت سودآوری بیشتر است. در این دیدگاه اقتصادی، هدف اساسی سود اقتصادی بیشتر است که در این راه از ابزارهای متفاوتی مانند کیفیت کالا، بسته بندی مناسب و جذاب، سیستم حمل و نقل وتوزیع مناسب، بازاریابی و ... استفاده می شود و یکی از این ابزارها اخلاق خوب است.در این دیدگاه اخلاق خوب در برخورد با مشتری همانند بسته بندی جذاب کالا است و همچنان که کالا باید از ظاهر مناسبی برخوردار باشد، فروشنده کالا نیز باید از ظاهر جذابی بهره مند باشد؛ هرچند در دل و ذهن خود، کمترین احترام و اعتنایی به شخصیت خریدار قابل نبوده، و یا حتی از او متنفر باشد. حاصل آنکه از این دیدگاه، اخلاق و برخورد مناسب، ابزاری اقتصادی برای کسب سود بیشتر است.
این دیدگاه گرچه در ظاهر با آموزه های اسلامی در توصیه به رعایت اخلاق خوب با مردم مطابقت دارد، اما در واقع و باطن، تفاوت های اساسی با آموزه های اسلامی دارد. از جمله آنکه:
1- اخلاق اسلامی، صرفاً زیباسازی پوسته نیست بلکه زیباسازی هسته است که خود به خود به زیبایی پوسته نیز می انجامد.
اخلاق اسلامی، دستورالعملی برای پالاییش و آرایش روح و روان آدمی است که از پی آن، اعمال و رفتار انسان نیز پالایش و آرایش می شود.
2- اخلاق اسلامی، صرفاً وسیله ای برای جلب سود اقتصادی نیست؛ بلکه خود هدفی مقدس است که با نیل به این هدف متوسط، هدف نهایی انسان که همان قرب الی الله است، دست یافتنی تر و نزدیک تر می شود.
اخلاق خوب، ارزش خود را از ارزش اقتصاد و پول کسب نمی کند بلکه خود به تنهایی و صرف نظر از هر گونه ارزش اقتصادی، ارزشمند است.
3- اخلاقی که به عنوان یکی از عوامل جلب و ازدیاد روزی مطرح است، نه فقط در برخورد با مشتریان و عوامل اقتصادی است، بلکه صرف رعایت اخلاق اسلامی ولو با غیرمشتریان و با غیردست اندرکاران اقتصادی، و حتی در برخورد با زن و فرزند، خویشان و بستگان و همسایگان و ... در کسب رزق و افزایش آن تاثیرگذار است. بر این اساس می توان حیطه های اخلاق خوب را که در افزایش رزق و روزی موثر است، در موارد یل دسته بندی نمود:
همدلی اهل خانه
خانواده ای که در آن رحمت و رافت حاکم باشد، زمینه بارش رحمت الهی را برخود هموار می کنند. مصداقی از رحمت خداوند، توسعه رزق خانواده است. امام صادق (ع) در این زمینه فرمودند:به هر خانواده ای که سهم آنان از رفق همدلی هدیه شده باشد [با یکدیگر با رفق و ملایمت رفتار کنند]، خداوند حتماً رزق آنان را افزایش خواهد داد. در تقدیر معیشت همدلی بهتر از ثروت زیاد است. با رفق [در زندگی] هیچ کمبودی وجود ندارد و با اسراف و ولخرجی، هیچ چیزی باقی نمی ماند. خداوند رفیق خوبی است و رفق را دوست دارد. (49)
خوش رفتاری با همسایه ها
تاثیر همدلی، ملایمت و خوش رفتاری در جلب افزایش روزی، محدود به دیوارهای خانه و اهل خانه نیست بلکه خوش رفتاری با همسایه ها و اهل محل نیز عاملی موثر برای افزایش روزی است. بنابه گواهی امام صادق (ع):خوش رفتاری با همسایه، موجب افزایش روزی است. (50)
ارتباط با خویشاوندان
ارتباط با بستگان و مشارکت در غم و شادی آنان و مطلع شدن از احوال و روزگارشان ثمرات و برکات مادی و معنوی فراوانی در پی دارد که از جمله برکات مادی آن، افزایش رزق و روزی است.امام صادق (ع) فرمود:
ارتباط با خویشاوندان باعث نیکی اخلاق، پاکیزگی روح، افزایش رزق و تاخیر در مرگ آدمی می شود. (51)
امام باقر(ع) نیز، برکات ارتباط با خویشان و بستگان را، پاکیزه شدن اعمال، دفع بلا، رشد ثروت، طول عمر، وسعت رزق و محبوبیت در بین خانواده معرفی کردند. (52)
پیامبر گرامی اسلام (ص) نیز فرمودند:
هر کس دوست دارد که خداوند عمر او را دراز و رزق او را زیاد کند، پس با خویشان و بستگان خود رابطه داشته باشد. (53)
هم آن حضرت، صله رحم را موجب فقرزدایی از زندگی دانستند. (54)
خوش رفتاری بامردم
مهربانی و خوش رفتاری با خلق خدا، زمینه ساز مهربانی و لطف خداوند نسبت به انسان است. گام اول خوش رفتاری، آزار ندادن مردم است. از نظر امام صادق (ع) یکی از عوامل افزایش رزق و روزی همین نکته است.ترک آزار مردم و جار و جنجال، روزی را افزایش می دهد. (55)
در گام بعدی، باید خوش رفتاری را به جای بدرفتاری و نیکی را به جای بدی نهاد. بخشی از پاداش مادی نیکی به مردم، رفع فقر از زندگی و زیادشدن رزق آدمی است. بنا به گفته امام باقر علیه السلام:
نیکی به مردم و صدقه پنهانی، فقر را از بین می برند. (56)
رفق و مدارای با مردم نیز روزی را افزایش می دهد. امام کاظم (ع) در نصیحتی به هشام ابن حکم در مورد اثرات مادی رفق و نیکی و خوش اخلاقی فرمودند:
برتو باد که با دیگران، با رفق و ملایمت رفتار کنی. چرا که رفق مبارک و با برکت؛ و تندخویی شوم و ناپسند است. رفق، نیکی و خوش اخلاقی با دیگران، شهرها را آباد و رزق ها را افزون می کند. (57)
حاصل آنکه خوش رفتاری در بین خانواده، با همسایگان، بستگان و سایر مردم، علاوه بر اثرات معنوی و نزدیک شدن به قله های کمال، در زندگی مادی نیز اثربخش است و یکی از آثار آن، افزایش درآمد و بهره وری از آن و بهبود وضع معیشتی انسان است.
3. ازدواج
در فرهنگ رایج و متداول بین مردم، ازدواج موجب افزایش هزینه هاست. طبعاً باید وقتی ازدواج کرد که بتوان از پس هزینه های زیاد ازدواج برآمد و این خود هنگامی ممکن است که از درآمد فراوان و کافی برخوردار بود. در این منطق باید درآمد داشت تا بتوان ازدواج کرد.اما در منطق فرهنگ دینی، حقیقت جز این است. در ادبیات دینی ما، یکی از راه های افزایش برکت و درآمد، ازدواج است و باید ازدواج کرد تا صاحب روزی شد. برای پولدار شدن باید ازدواج کرد، نه اینکه اول پولدار شد و بعد ازدواج کرد. ازدواج باعث ازدیاد رزق است و با افزایش رزق از پس افزایش هزینه ها هم می توان برآمد در این دیدگاه رازق دختر و پسر، در خانه پدری آنها و چه در خانه خودشان یکی است و آن خداوند است. تنها چیزی که قبل و بعد از ازدواج تفاوت پیدا کرده است، مکان زندگی آنها است، اما «رزق و رازق» آنها یکی است و بلکه رزق آنها بیش از گذشته آنها است. به عبارت دیگر، ضمانت رزق انسان ها - که بحث آن گذشت - مشروط به خانه پدری نیست، بلکه این وعده الهی هم در خانه پدری و هم در خانه و زندگی جدید به قوت خود باقی است.
در ادبیات دینی ما، نه تنها ترس از فقر و نداری در اثر ازدواج، امری ناپسند و خیالی است، بلکه بالاتر از آن، برای فرار از فقر و چاره جویی آن، باید ازدواج کرد تا از فقر در حالت مجرد رهایی جست.
در تایید این دعا می توان از روایتی بهره گرفت که بر اساس آن، وقتی جوان مجردی از نیازمندی و نداری خود نزد پیامبر (ص) شکایت می کند، آن حضرت او را به ازدواج کردن امر می کند. برای بار دوم و سوم هم نیزشکایت خود را مطرح می کند و پیامبر (ص) باز هم راه چاره او را ازدواج معرفی می کنند.
امام صادق علیه السلام پس از نقل این حادثه تاکید می کنند:
رزق انسان با ازدواج و تشکیل خانواده تامین می شود. (58)
پیامبر گرامی اسلام (ص) در توصیه ای همگانی خطاب به همه جوانان فرمودند:
خانواده تشکیل دهید تا رزق شما فراوان شود. (59)
با ازدواج، رزق خود را طلب کنید. (60)
با مشاهده این روایات است که فاصله زیاد بین فرهنگ دینی و فرهنگ عامی آشکار می شود.
بدون تردید یکی از علل سخت شدن ازدواج ها و افزایش سن ازدواج و به دنبال آن گسترش نابسامانیهای اخلاقی و اجتماعی فساد و فحشاء، فشارها و اضطراب های روحی - روانی؛ فاصله گرفتن از فرهنگ دینی و تردید در وعده های خداوند و نگرانی از وضعیت آینده است. مشکل اصلی بسیاری از افراد «بی پولی» نیست، بلکه «بی اعتقادی» است.
ناگفته نگذاریم که تحقق وعده خداوند در روزی رسانی به انسان ها از جمله زوج های جوان، مشروط به تدبیر، تلاش، میانه روی، و ... است که در جای خود مورد بحث قرار خواهد گرفت.
4. دعا
عوامل موثر در افزایش رزق انسان، منحصر در عوامل مادی و ظاهری از قبیل کار و تلاش، تدبیر و آینده نگری و ... نیست بلکه عوامل دیگری در ازدیاد رزق انسان مؤثر است که از نوع عوامل معنوی و باطنی محسوب می شوند از جمله عوامل معنوی که در تقدیر رزق مومنان اثرگذار است، دعا است.گنجینه های نعمت در خزائن الهی نهفته است که با کلید «راز و نیاز» می توان آنها را گشود و به قدر «نیاز» از آن بهره گرفت. علی علیه السلام چه خوش فرمود:
از او در کارهایت استعانت می جویی و از خزائن رحمتش چیزهایی می خواهی که جز او کسی قادر به اعطاء آن نیست. مانند عمر بیشتر، تندرستی بدن، و وسعت روزی. خداوند کلیدهای خزائنش را در دست تو قرار داده، زیرا به تو اجازه داد که از او درخواست کنی. بنابراین هرگاه خواستی، می توانی به وسیله دعا درهای نعمت خدا را بگشایی و باران رحمت خدا را فرود آوری. (61)
دعا، اسلحه چندکاره مومنان است که از آن، در زمینه های نظامی، اقتصادی، سیاسی، ... استفاده کرده و مشکلات خود را حل می کنند. دعا، در میدان کارزار پشتوانه روحی رزمندگان و عامل غیبی پیروزی آنان و در میدان اقتصاد، موجب افزایش رزق آنان می شود.
پیامبر گرامی اسلام (ص) پیوسته مؤمنان را بر بکارگیری این سلاح تشویق می نمودند:
دعا، اسلحه مؤمن و عمود [خیمه] دین و نور آسمان ها و زمین است. آیا شما را به سلاحی که شما را بر دشمنانتان پیروز و رزقتان را جاری کند، راهنمایی کنم؟
- آری ای رسول خدا!
- خدایتان را شبانه روز بخوانید، چرا که دعا سلاح مؤمن است. (62)
بالاتر از بهره مندی مادی از دعا؛ بهره برداری معنوی از آن است که در مقایسه دو بهره مادی و معنوی، سود مادی بهانه ای برای به دست آوردن سود معنوی است.
خدایی که ضامن رزق انسان ها و نیز مهربانترین کس در حق آنان است، گاه کشتی معیشت آنان را در دریای پرتلاطم زندگی به این سو و آن سو می کشاند، تا کشتی نشستگان، خدای کشتی را از یاد نبرند و از ترس غرق شدن، دائماً کشتی بان خود را صدا کنند. این همه بهانه ای است تا از میان این فریادهای نیایشگرانه، مردم به سودی معنوی و به سرمایه ای بالاتر و والاتر دست یابند.
امام صادق (ع) حکمت روشن نبودن راه تامین رزق مؤمنان را، ایجاد زمینه ای برای زیاد دعا کردن آنان می دانند:
خداوند عز و جل، ارزاق مؤمنان را از راه های غیرقابل پیش بینی برای آنان قرار داده است تا با نشناختن راه تامین رزق خود، زیاد دعا کنند. (63)
اما نکته مهم اینجاست که آیا این همه تاکید بر دعای زیاد برای تامین و افزایش رزق، به معنای جایگزینی دعا به جای عوامل مادی رزق از قبیل کار و تلاش است یا معنای دیگری مورد نظر است؟
دعا همراه کار، نه به جای کار
از متون و منابع دینی چنین استنباط می شود که دعا، جایگزین کار نیست. بلکه پشتوانه معنوی کارگران است تا با استفاده از ابزار دعا، از کار خود نتیجه بهتر بگیرند.شاهد این مدعا روایتی است که ائمه معصومین، با مشاهده افرادی که دعا را جایگزین کار می دانستند، آنان را به کار و تلاش دعوت می کردند.
به امام صادق علیه السلام گفتم: هزینه زندگی من به کندی می رسد. [لطفاً] برای تامین رزق من دعا کنید. امام فوراً پاسخ دادند: نه! [دعا نمی کنم]، از خانه خارج شو و به دنبال روزی خود باش. (64)
شواهد داخلی این روایت حاکی از آن است که این فرد، بدون به کارگیری سعی و توان خود و با خانه نشینی از امام درخواست دعا کرده است، اما امام علیه السلام بدون درنگ او را رد کرده و او را به کار و تلاش دعوت نمودند.
در روایت دیگری امام صادق (ع) به صراحت ناخرسندی خود را از بیکاران دعا گر اعلام کرده اند:
من از کسی که با ترک کسب و کار، لب به دعا می گشاید و می گوید خدایا روزی مرا برسان، ناخشنود و ناراحتم. (65)
همچنان که امام باقر (ع) به کنایه چنین فردی را کمتر از مورچه دانستند:
من از مردی که با احساس سختی از انجام کسب و کار می خوابد و می گوید: خدایا روزی مرا برسان، و در عین حال از حرکت در زمین برای جلب فضل الهی خودداری می کند، ناخشنودم. مورچه از سوراخ خود خارج می شود و روزی خود را می جوید [آیا این عده از مورچه هم کمترند؟] (66)
حاصل آنکه از جمع بندی روایاتی که مؤمنان را به دعا برای تامین و افزایش رزق تشویق می کند و روایاتی که انسان ها از دعای بدون تلاش برحذر می دارد؛ به این نتیجه می رسیم که «نیایش و تلاش» در کنار هم معنا می یابند نه به جای هم. تلاش بدون نیایش و نیایش بدون تلاش هر دو ناقص و ابترند. نتیجه مطلوب هنگامی به دست می آید که این دو در کنار هم جای می گیرند.
چگونگی دعا
در مورد کیفیت و چگونگی دعا برای افزایش رزق، با مراجعه به روایات رسیده از امامان معصوم (ع)، نکات ذیل حائز اهمیت است:الف) فقط برای خود دعا نکنیم و سایر مؤمنان را نیز دعا کنیم. یکی از اثرات دعا برای مؤمنان در حال غیاب و عدم حضور آنان افزایش رزق دعا کننده و دفع شدن بلاها از اوست. امام صادق (ع) فرمود:
دعای غیابی شما برای بردار مؤمنت، موجب سرازیری رزق و دفع بلا از شما می شود و فرشته ای مشابه همان دعا را برای شما می کنند. (67)
ب) بهترین زمان برای دعا کردن، از هنگام سحر تا طلوع خورشید است، چرا که بنا به فرموده امام باقر علیه السلام:
خداوند [شنیدن] هر دعایی را از بندگان خویش دوست دارد پس بر شما باد از هنگام سحر تا طلوع خورشید دعا کنید، چرا که در این زمان است که درهای آسمان گشوده، ارزاق تقسیم و حاجت های بزرگ روا می شود. (68)
ج) در روایات ما، ادعیه و نمازهای متفاوتی برای افزایش رزق و روزی توصیه شده است. برای پرهیز طولانی کلام، علاقمندان را به کتب ادعیه ارجاع می دهیم.
دلایل عدم استجابت دعا
چه بسیارند دعاهایی که به مقصد اجابت نمی رسند و چه بسیارند راز و نیازهایی که نیاز مورد نظر را رفع نمی کنند.اکنون سوال مهم آن است که در عین حالی که آیات و روایات فراوانی مؤمنان را برای رفع حوائج و خواسته هایشان به دعا و نماز توصیه کرده اند، برخلاف این توصیه، انتظار مورد نظر از این ادعیه برآوره نمی شود؟
در پاسخ به این سؤال، دلایل عدم استجابت دعارا - در حدی که مربوط به بحث رزق و روزی است - می توان به ترتیب ذیل برشمرد:
1. مخالفت با حکمت خدا
در عین حالی که انسان ها موظف به دعا کردن و استفاده از این وسیله معنوی اند و اثر بخشی دعا جزء تقدیرات خداوند است، اما گاهی اجابت نشدن دعا جز تقدیرات الهی است. کارگردان امور جهان تنها خداوند است که مقررات حکیمانه او در قالب مقدرات او، کار جهان را به سامان می رساند. دعاها و خواسته هایی که در چارچوبه حکمت و تدبیر فراگیر او جای می گیرند، جامه عمل می پوشند اما دعاها و خواسته هایی که خارج از این چارچوبه اند، باز هم بر اساس تقدیری از تقدیرات او، ناتوان از تحقق و وقوعند.درست است که دعا «ابزار و وسیله ای معنوی» است؛ اما این ابزار نباید و نمی تواند در مقابل حکمت و مصلحت الهی به کار افتد و حکمت او را تغییر دهد. امام سجاد علیه السلام خطاب به خداوند فرمود:
ای کسی که حکمت تو، با وسایل تغییر نمی کند. (69)
2. دعا به جای کار
از جمله دعاهایی که بر خلاف حکمت خداوند است، دعایی است که بدون پشتوانه عمل و تلاش باشد و در واقع جایگزین کار شده باشد.بنا به فرموده امام صادق (ع):
دعای سه گروه مستجاب نمی شود که از جمله آنها دعای فردی است که در منزل خود نشسته و دعا می کند: خدایا روزی مرا برسان! و خداوند در جواب می فرماید: آیا برای تو راهی برای طلب روزی قرار ندادم؟ (70)
3. ضعف اعقتادی
گاهی دعاهای بزرگ از قلب های ضعیف و کم اعتقاد برمی خیزد و دعا کننده بدون اطمینان و اعتقاد کافی بر تحقق وعده های الهی، لب به دعا می گشاید و دست به دعا بلند می کند. این گونه دعا بیش از آنکه از قلب برخیزد از دهان خارج می شود و بیش از آنکه ریشه در اعتقادات و ایمان فرد داشته باشد، در زبان و ظاهر او جا دارد. از همین رو است که این صداها در محدوده زمین محصور می ماند و توانی به آسمان رسیدن را ندارد. دعایی به آسمان می رسد که از قلبی آسمانی برخاسته باشد.امام علی علیه السلام پس از سفارش مؤمنان به گشودن درهای نعمت خداوند با استفاده از کلید دعا، اضافه می کنند:
هرگز کندی اجابت خداوند تو را ناامید نکند، چرا که عطای خداوند به اندازه نیت [تو] است. (71)
بنا به تناسب صدر و ذیل اینکلام و بنا بر قاعده «تعلیق حکم بر وصف مُشعِر به علیت است» می توان گفت، کُندی پاسخ خداوند به دلیل کندی و ضعف نیت و اعتقاد دعا کننده است. هرچه قدر دعا قوی باشد، اجابت نیز قوی تر است و برعکس.
4. دریافت اجر بیشتر
گاه نیز تاخیر اجابت یا عدم استجابت، موجب دریافت اجر و پاداش بیشتری برای دعا کننده است. به عبارت دیگر، زود مستجاب نشدن دعا باعث راز و نیاز و ارتباط بیشتر دعا کننده با خالق خود می شود و بدین وسیله به جای دریافت هدیه ای مادی و زودگذر، رشته پیوند خود را با خالق خود محکم تر می کند و به سرمایه معنوی بیشتری دست می یابد. علی علیه السلام در ادامه جملات گذشته فرمودند:گاه می شود که اجابت به تاخیر می افتد تا اجر و پاداش و عطای درخواست کننده بیشتر می شود. (72)
5. رسیدن به خواسته بهتر
خالق مهربان به خوبی از مصلحت و منفعت بنده خود آگاه است. از همین رو، گاهی به جای برآوردن خواسته بنده مؤمنش، نخواسته ای که به مراتب برای او گواراتر و بهتر از خواسته اوست، به او ارزانی می دارد و یا اساساً خواسته او برخلاف مصلحت اوست و نرسیدن به آن، برای او بسی مفیدتر از رسیدن به آن است.و گاه می شود که درخواست کنی اما اجابت نمی گردد در حالی که بهتر از آن به زودی و یا در موعد مقرر به تو عنایت خواهد شد و یا اینکه به خاطر چیز بهتری این خواسته ات برآورده نمی شود زیرا چه بسا چیزی را می خواهی که اگر به تو داده شود، دین تو آسیب می بیند. (73)
در پایان دلایل فوق، علی علیه السلام در نصیحتی مشفقانه از همگان می خواهد به جای دعا برای بدست آوردن متاع زودگذر دنیا، کالای ماندگار اخروی را مطالبه کنند چرا که «آنچه را نپاید، دلبستگی را نشاید»:
باید خواسته تو چیزی باشد که جمال و زیباییش برایت باقی بماند و پیامد منفی و بدش از تو رخت بندد. مال برای تو باقی نمی ماند و تو نیز برای آن باقی نخواهی ماند.
پسرم ! بدان که تو برای آخرت آفریده شده ای نه برای دنیا، برای فنا[ی از این دنیا] و نه بقا [در این دنیا]. (74)
5. تدبیر
یکی از عوامل مؤثر در تامین رزق و روزی و افزایش آن، داشتن تدبیر، آینده نگری و برنامه ریزی است. تدبیردر زندگی، گونه ها و چهره های متفاوتی دارد. مسائلی از قبیل انتخاب شغل، سن و زمان و مکان مناسب برای وارد شدن در عرصه کار و اشتغال از جمله آنهاست. اگر کسی بدون شناخت علاقه، استعداد و توانایی خود، در انتخاب شغل و مکان و زمان آن دچار اشتباه شد، به جای مذمت و سرزنش چرخ فلک و بدبینی به این و آن، باید خود را سرزنش کند و در تدبیر و برنامه ریزی خود تجدید نظر نماید. این همه مربوط به مرحله قبل از انتخاب شغل است. اما بعد از انتخاب شغل و کسب درآمد، مرحله جدیدی از تدبیر در زندگی آغاز می شود. در این مرحله مسائلی از قبیل نحوه هزینه و اولویت بندی در هزینه ها و ... وجود دارد که باید به گونه مناسبی تدبیر شود. بنا به فرموده امام علی علیه السلام:برپایی زندگی منوط به اندازه گیری مناسب است و اندازه گیری مناسب به تدبیر مناسب وابسته است. (75)
در حدیث پرمغز دیگری از امام باقر علیه السلام، تمام کمالات انسانی در سه نکته خلاصه شده است که یکی از آنها تدبیر در زندگی است:
تمام کمالات در سه چیز نهفته است: فهم عمیق از دین، بردباری در ناملایمات و برنامه ریزی در زندگی. (76)
در حدیث مشابه دیگری از آن امام همام، این سه خصلت از ویژگی های مؤمن شمرده شده است. (77)
6. میانه روی
در شمار عواملی که در جلب روزی و رزق آدمی موثر است؛ به عوامل کار، تلاش، تدبیر و برنامه ریزی اشاره شد. عامل میانه روی نیز به عنوان عامل مکمل کار و تلاش؛ انسان را به حرکت در می آورد و از کسالت و تنبلی خارج می کند.تدبیر و برنامه ریزی انسان را به جاده مستقیمی که به مقصد مورد نظر منتهی می شود، رهنمون می سازد و میانه روزی و اعتدال حرکت او را تنظیم می کند تا دچار کندی و تندی نابجا نشود. بخل و اسراف یا دست بستگی و دست و دل بازی هر یک به گونه ای میانه روی در زندگی را تهدید می کنند.
قرآن کریم در دستوری کلی و اساسی، همگان را به «مشی معتدل» (و اقصد فی مشیک) (78) در همه زمینه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ... فرمان می دهد و در فرمان دیگری افراط و تفریط را موجب سرزنش و حسرت می داند.
هرگز دستت را به گردنت زنجیر مکن [و ترک انفاق و بخشش مکن] و بیش از حد [نیز] دست خود را مگشای که مورد سرزنش قرار گیری و از کار فرومانی. (79)
افراط و تفریط نه تنها در امور مباح کاری غیرعاقلانه و غیرشرعی است، بلکه حتی در امور نیک و پسندیده نیز امری غیرعقلانی و غیرشرعی محسوب می شود. اسراف و تندروی جامه زشتی است که قامت هر عمل پسندیده ای را ناپسند جلوه می دهد. اسراف در انفاق یکی از همین امور است:
از مال خود در راه خدا انفاق کنید، لکن نه به حد اسراف، و خود را به مهلکه و خطر نیفکنید. (80)
اسراف فقط در امور باطل و ناروا نیست، بلکه حتی در امور حق و روا نیز مصداق دارد. به تعبیر امام سجاد علیه السلام:
چه بسا کسی در راه حق مال خود را انفاق کند حال آنکه اسراف کار شمرده می شود. (81)
بنابر گواهی امام صادق (ع):
اسراف موجب فقر و نداری، و میانه روی موجب غنا و بی نیازی می گردد. (82)
و بنا به ضمانت امام کاظم (ع):
کسی که میانه روی را رعایت کند، هرگز فقیر نخواهد شد. (83)
بالاتر از فقیر نشدن، برخورداری از نعمت های فراوان الهی در اثر میانه روی و اعتدال است. به فرموده پیامبر گرامی اسلام (ص):
کسی که در زندگی خود میانه روی پیشه کند، خداوند روزی او را تامین می کند و کسی که تبذیر [ریخت و پاش] کند، [از نعمات خود] محروم نماید. (84)
حاصل آن که یکی از عوامل جلب رزق و روزی، میانه روی و دوری از تندروی و کندروی یا پرهیز از اسراف و بخل است.
7. توبه و استغفار
گناه و نافرمانی خداوند علاوه بر تنبیه معنوی که همان از دست دادن توفیق طاعت و شیرینی عبادت است؛ تنبیه مادی خداوند را نیز در پی دارد تا هرچه زودتر انسان تبهکار به خود آید و به مسیر درست باز گردد:خداوند (برای آنان که کفران نعمت می کنند) مثلی زده است: منطقه آبادی که امن و آرام و مطمئن بود و همواره روزیش از هرجا می رسید، اما نعمت خدا را ناسپاسی کردند و خداوند به خاطر اعمالی که انجام می دادند، لباس گرسنگی و ترس را بر اندامشان پوشانید. (85)
بر اساس اصل اولیه، خداوند منان رحمت عام و فراگیر خود را شامل حال همه بندگان و آفریدگان خود می کند و آنها را از پاکیزه ترین نعمت هایش برخوردار می کند، اما آنگاه که از سر ناسپاسی و کفران نعمت، سربه طغیان و سرکشی زنند، خداوند نیز نعمت های خود را از آنان باز می دارد تا به خود آیند و دست از عناد و لجاج بردارند. علاوه بر آیه فوق، این آیه نیز شاهد همین ادعاست:
از روزی های پاکیزه ای که به شما داده ایم بخورید و درآن طغیان نکنید که [در این صورت] غضب من بر شما وارد شود و هر کس که غضبم بر او وارد شود، سقوط می کند. (86)
در نقطه مقابل؛آنان که دست از گناه بردارند و به جای تابعیت شیطان، در زمره بندگان رحمان درآیند؛ برکات زمین و آسمان بر آنان خواهد بارید و آنان را در غرقه رحمت الهی خواهد کرد:
و اگر اهل شهرها و آبادیها ایمان می آوردند و تقوا پیشه می کردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها می گشودیم ولی [آنها حق را] تکذیب کردند، ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم. (87)
از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است تا باران های پربرکت آسمان را پی در پی بر شما فرستد و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک و باغهای سرسبز و نهرهای جاری در اختیارتان قرار دهد. (88)
اهل استغفار و تقوی، از امدادهای غیبی و مخزن های ویژه رحمت الهی برخوردارند، و از آنجا که امور غیبی از توان محاسبه انسان خارج است، انسان های تقواپیشه از ارزاق بی حساب و غیرقابل محاسبه برخوردار می شوند:
و هرکس تقوای الهی پیشه کند خداوند راه نجاتی برای او فراهم می کند و او را از جایی که گمان ندارد روزی می دهد، و هر کس بر خدا توکل کند، خداوند امر او را کفایت می کند، خداوند فرمان خود را به انجام می رساند، و او برای هر چیزی اندازه ای قرار داده است. (89)
مطابق این آیه شریفه، انسان پرهیزکار در زندگی خود هیچگاه با «بن بست» و یا «در بسته» مواجه نخواهد شد. خداوندی که تمام علل و اسباب در دست اوست، در هر مشکل و بن بستی، برای او راه خروجی قرار خواهد داد. از جمله در پیچ و خم های زندگی هیچکاه با بن بست اقتصادی علاج ناپذیر مواجه نخواهد شد و از جایی که گمان نمی برد (لا یحتسب) خداوند مشکل او را رفع و روزی او را خواهد رساند.
حال که چنین است پس:
از پروردگار خویش آمرزش بطلبید، سپس به سوی او بازگردید تا شما را تا مدت معینی [از مواهب زندگی این جهان] به خوبی بهره مند سازد و به هر صاحب فضیلتی به مقدار فضیلتش ببخشد. (90)
و بنا به توصیه همه انبیا الهی از جمله حضرت هود؛ توبه و استغفار، موجب رحمت بی پایان و پیوسته و افزایش توان و نیروی انسان خواهد شد:
و ای قوم من، از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به سوی او بازگردید تا [باران] آسمانی را پی در پی بر شما بفرستد و نیرویی بر نیرویتان بیفزاید و گنهکارانه روی [از حق] برنتابید. (91)
در روایات نیز یکی از عوالم روزی رسان، استغفار و بازگشت به دامان پرمهر الهی شمرده شده است. در روایتی از امام علی (ع)، استفغار، موجب افزایش رزق دانسته شده است. (92)
در حدیث دیگری حضرت علی (ع) به کمیل سفارش فرمودند اگر در رسیدن روزی تو کندی و آهستگی پیش آمد، آن را با استغفار چاره کن"
هنگامی که رسیدن روزیت کند می شود، از خداوند آمرزش بخواه تا روزیت را وسیع گرداند. (93)
در حدیث دیگری، علی (ع) چگونگی استغفار را به ما آموزش می دهند.
مردی از مشکلی که برای او پیش آمده بود و از تنگنای مالی و فراوانی اهل و عیال خود در نزد حضرت علی (ع) شکایت کرد. حضرت به او فرمود بر تو باد استغفار کردن، چرا که خداوند می فرماید: «از خدا آمرزش طلبید که او بسیار آمرزنده است.»
آن مرد بار دیگر خدمت حضرت رسید و گفت: «یا امیرالمؤمنین، من فراوان استغفار کردم اما راه چاره ای برای خود نمی بینم». حضرت پاسخ داد: «شاید آن چنان که شایسته است استغفار نکردی» گفت: راه آن را به من یاد دهید. فرمود نیت خود را پاک کن، از پروردگارت اطاعت نما و بگو: خداوندا! نسبت به تمامی گناهانی که آنها را با جسم سالمی که تو به من ارزانی داشتی انجام دادم، از تو آمرزش می طلبم. بر بهترین مخلوقت محمد (ص) و آل او درود فرست و برای من گشایشی قرار ده ...
آن مرد گفت: من چندین بار به همین صورت آمرزش خواستم، تا اینکه خداوند از من ناراحتی و تنگدستی را زدود و رزقم را فراوان ساخت و گرفتاریم را برطرف کرد. (94)
8. ذکر خدا
بر اساس قاعده کلی «فاذکرونی اذکرکم و اشکرو الی و لا تکفرون» (95) رابطه بین ذاکر و مذکور، رابطه ای متقابل است و انسان ذاکر، مذکور خداوند نیز واقع می شود. بر این اساس انسانی که با یاد خداوند و به یاد او زندگی می کند، خداوند نیز به یاد او است و او را از رزق مادی و معنوی خود برخوردار می کند.ذکر خداوند به زبان های متفاوت و در زمان های گوناگونی قابل انجام است. اما در این میان بعضی از اذکار و بعضی از زمان ها اثر بیشتری دارند. از بین زمان ها، هنگام سحر و بین طلوع فجر تا طلوع خورشید، از مزیت و تاثیر بیشتری در ازدیاد رزق و روزی انسان برخودار است.
بنا به فرموده پیامبر (ص) رحمت، حضرت محمد (ص):
تاثیر ذکر خداوند در کسب روزی از هنگام طلوع فجر تا طلوع خورشید، از تاثیر سفر تجاری بیشتر است. (96)
برهمین اساس است که بنا به فرموده علی علیه السلام، تعقیب نماز صبح و نماز عصر موجب افزایش رزق است. همچنان که سی بار تسبیح در روز، هفتاد نوع بلا را که کمترین آن ها فقر و نداری است، از زندگی انسان دور می کند. (97) برای همین منظور، خواندن سوره (ق) نیز توصیه شده است. (98)
اذان گویی نیز یکی از مصادیق ذکر خداوند است. هنگامی که فردی در نزد امام صادق (ع) از فقر و نداری خود شکایت کرد، آن حضرت توصیه فرمود با شنیدن اذان، جملات آن را پس از موذن تکرار کند تا فقر از زندگی او رخت بربندد. (99)
9. توکل بر خدا
کسی که به مردم رو کند و از آنان رفع حاجت خود را طلب نماید، خود را به خلوق محتاجی مانند خود بسته و از خوان بی کران خالق دور کرده است. اما کسی که عرض نیاز به درگاه بی نیاز خالق کند و تنها از او کمک بخواهد و درخواست خود را از مردم محتاج پنهان کند، خداوند کریم، درخواست او را کریمانه پاسخ خواهد داد:فرد گرسنه و نیازمندی که گرسنگی و نیازمندی خود را از مردم پنهان کند و نزد خداوند افشا نماید، برخداوند است که رزق سال او ر از مال حلال تامین کند. (100)
همچنان که خداوند از زبان بنده برگزیده خود حضرت محمد مصطفی (ص) بیان فرمود:
هیچ بنده ای نیست که به کسی به غیر من و به مخلوقی متوسط شود. مگر آنکه اسباب آسمان ها و زمین را از او قطع خواهم کرد. پس اگر از من درخواست کند، به او عطا نخواهم کرد و اگر مرا بخواند، پاسخش نخواهم داد.
و هیچ بنده ای نیست که به من - و نه به بندگان من - بیاویزد مگر آنکه آسمان ها و زمین را ضمانت رزق او قرار خواهم داد. پس اگر مرا بخواند پاسخش می دهم و اگر از من بخواهد، به او خواهم بخشید و اگر از من طلب آمرزش کند، او را خواهم آمرزید. (101)
10. علم آموزی
غایت خلقت آدمیان، رسیدن بنی آدم به قله های رفیع معرفت و معنویت است و کسانی که در این راه گام نهند، از الطاف ویژه حق تعالی بهره مند شده و از تسهیلات ویژه او برخوردار می گردند. طالب واقعی علم، برای آنکه از همّ و غم معاش در امان بماند و فکر و ذکر خود را مصروف دانش اندوزی کند، آفریدگار جهان، خود تامین رزق و روزی او را تضمین نموده است. بنا به فرموده پیامبر گرامی اسلام (ص):خداوند متعال گذشته از ضمانتی که برای رزق عموم مردم نموده است، به طور ویژه تامین رزق طالبان علم را هم بر عهده گرفت است. (102)
شهید ثانی در توضیح معانی این حدیث شریف و با توجه به تجربه های شخصی خود می نویسد:
غیر طالب علم برای به دست آوردن روزی خود، نیازمند سعی و تلاش است. اما دانشجو بدون آنکه مکلف به سعی و تلاش برای تحصیل رزق خود باشد، به صرف طالب و جوینده ی علم بودن خداوند روزی او را خواهد رسانید، البته به شرط نیت صحیح و اراده خالص او. در همین رابطه برای خود من حوادث و نکته های دقیقی از ابتدای تحصیل تاکنون از لطف خداوند و کمک های زیبای او رخ داده است که در صورت جمع آوری آنها، [حجم عظیمی را تشکیل خواهد داد] که تنها خداوند از آن آگاه است ... خلاصه آنکه شنیدن کی بود مانند دیدن. (103)
در روایت دیگری نیز آمده است:
کسی که در دین خدا تفقه و تفحص کند، خداوند نیازهای او را برآورده و رزق او را از جایی که گمان نمی برد، خواهد رسانید. (104)
همچنان که در توضیح شهید ثانی آمده است، تعهد خداوند بر رساندن روزی به جویندگان علم، مشروط بر نیت خالص آنها در طلب علم و دانش است، اما کسانی که به انگیزه های غیرخالصی همچون شهرت طلبی، به دست آوردن موقعیت اجتماعی و انباشت پول و ثروت تحصیل علم می کنند، اینان در واقع «ثروت و ریاست طلبانی» هستند، که با استفاده ابزاری از قداست علم و دانش به دنبال رسیدن به مقاصد پست دنیوی خود می باشند، و نه به دنبال دین شناسی، هستی شناسی و بالاخره خداشناسی. به عبارت دیگر رزق طلبان علم ضمانت شده است، نه رزق طالبان ثروت و ریاست.
11. وضو داشتن
وضو داشتن علاوه بر برخورداری از نورانیت باطنی و بهداشت ظاهری، در افزایش رزق انسان و رسیدن او به مقاصد مورد نظر خود موثر است، بنا به نصیحت امام صادق (ع):کسی که برای انجام کاری بدون وضو حرکت کند و به مقصود خود نرسد، پس کسی جز خود را سرزنش نکند. (105)
همچنان که گرفتن وضو قبل و بعد از غذا خوردن، در افزایش رزق آدمی مؤثر است. امام صادق علیه السلام فرمود:
وضو گرفتن پیش و پس از غذا، فقر را از بین برده و رزق را افزایش می دهد. (106)
12. پذیرایی از دیگران
جهان چون کوهی است که هر صدایی را به گوینده آن باز می گوید و چون آینه ای که تصور بینندگان را به آنان باز می تاباند. بر همین قیاس رحم و مهربانی نسبت به دیگران، موجب فرود آمدن رحمت خداوند بر انسان و نامهربانی با آدمیان، موجب کُندی رحمت حق بر انسان می شود.یکی از عوامل ازدیاد رزق و روزی، پذیرایی از دیگران است. این عامل چنان شتابان بر رزق انسان مؤثر است که به حرکت سریع کارد در چربی کوهان شتر تشبیه شده است. پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود:
سرعت رسیدن رزق به کسی که به دیگران غذا می دهد، از سرعت حرکت کار در کوهان شتر بیشتر است. (107)
هم آن عزیز «مهمانداری» را هدیه ای الهی دانستند که موجب افزایش رزق اهل خانه می گردد:
هنگامی که خداوند خیر و خوبی گروهی را بخواهد، به آنان هدیه می دهد. گفتند: آن هدیه چیست؟ فرمود: مهمان! چرا که مهمان رزق خود را [به خانه صاحب خانه] می آورد و گناهان اهل خانه را می برد. (108)
13. انفاق مال
بر همین قیاس، انفاق های واجب و مستحب مال و ثروت، زمینه جلب رزق الهی را فراهم می آورد. دخت گرامی پیامبر (ص) در علت تشریع زکات فرمود:خداوند بر شما واجب کرد... زکات را برای افزایش رزقتان. (109)
«صدقه» نیز به عنوان یکی از انفاق های مستحب، در افزایش رزق انسان مؤثر است. در ادبیات دینی ما، صدقه و بذل و بخشش مال به فقرا، نه تنها ثروت انسان را کاهش نمی دهد و انسان را دچار فقر نمی کند، بلکه ثروت را افزایش داده و داروی فقر انسان معرفی شده است. مطابق توصیه امام علی (ع):
رزق خود را با صدقه دادن نازل کنید. (110) فقر [خود و دیگران] را با صدقه و بخشش مالتان چاره نمایید. (111)
البته صدقه و بخشش پنهانی، از اخلاص و تاثیرگذاری بیشتری برخوردار است. از همین رو امام باقر (ع) فرمود:
نیکی و صدقه پنهانی، فقر را از میان برمی دارد. (112)
14. عبرت عاقلان
گاه افزایش رزق انسان نه به دلیل شایستگی و استحقاق او، بلکه برای اثبات ناشایستگی او و عبرت دیگران است.چه بسا عموم مردم گمان می کنند رسیدن هر ثروتی به صاحبان ثروت، به دلیل هوش بالای اقتصادی و برنامه ریزی صحیح و پیچیده آنان است و به همین دلیل آنان که از فراست و کیاست بالایی برخوردار نیستند، دستشان از خرمای بر نخیل کوتاه و دامانشان از ثروت و افزونی تهی است.
اما برخلاف این تصور ناصواب، برای انکار عملی این گمان و اثبات قیمتی نبودن متاع ناچیز دنیا، خداوند برای عبرت عاقلان و توجه بیشتر آنان به آبادانی و سعادت اخروی، دامان احمقان و بی خردان را از متاع دنیا پر می کند تا عاقلان بدانند رسیدن به ثروت دنیا، به هوش و استعداد چندانی نیاز ندارد. در کلام پرمغزی از امام صادق (ع) آمده است:
خداوند عز وجل رزق احمقان و بی خردان را افزایش می دهد، تا عاقلان پند گیرند و بدانند که رسیدن به امتیازات دنیوی، در سایه تدبیر و تلاش نیست. (113)
15. پاداش بدکاران
گاهی بندگانی به دلیل بزه کاری و بدرفتاریشان، مستحق عقوبت و مجازات هستند اما برخی اعمال درست و شایسته آنان مانع مجازات آنان است، خداوند عادل و حکیم برای آنکه اعمال شایسته آنان را بدون پاداش نگذارد و جزای درخوری به آنان دهد، به گونه ای رفتار شایسته آنان را پاسخ می دهد. این پاداش گاهی در افزایش رزق و روزی آنان جلوه گر می شود. امام محمد باقر (ع) در این رابطه فرمودند:هنگامی که خداوند بخواهد بنده ای را خوار کند اما عمل حسنه ای داشته باشد، در مقابل این حسنه، به او تندرستی دهد، اگر چنین نکند، روزی او را افزایش ده و اگر چنین نکند. مرگ او را آسان گرداند. (114)
16. انجام حج و عمره
شرف به خانه خدا و انجام اعمال حج و عمره برکاتی دارد که از جمله آنها وسعت روزی و تامین هزینه های زندگی خود و خانواده حاجی و معتمر است:حج گزارید و عمره انجام دهید؛ که در این صورت بدنهایتان سالم، روزیهایتان وسیع، ایمانتان اصلاح و هزینه زندگی شما تامین خواهد شد. (115)
17. امانتداری
از جمله عوامل موثر بر افزایش رزق و روزی، امانتداری و پرهیز از خیانت در امانت است. بنا به فرموده پیامبر اسلام (ص):بازگرداندن امانت موجب جلب رزق؛ و خیانت [در امانت] موجب فقر می شود. (116)
در پایان این بخش و برای حسن ختام آن، به نقل حدیث جامعی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام در مورد عوامل ازدیاد رزق و روزی می پردازیم. در این روایت، علاوه بر تکرار برخی از عوامل ذکر شده در این بخش، به عوامل دیگری نیز اشاره شده است:
آیا شما را از آنچه روزی شما را زیاد می کند آگاه کنم؟
گفتند آری ای امیرمؤمنان!
فرمود: با هم خواندن دو نماز [ظهر و عصر یا مغرب و عشاء]، تعقیب بعد از نماز صبح و عصر، ارتباط با خویشاوندان، برگرداندن امانت، استغفار و آمرزش طلبیدن، خوش رفتاری با مومنان، سحرخیزی در طلب رزق، سخن حق، سخن نگفتن در دستشویی، ترک حرص و آز، شکر نعمت، پرهیز از قسم دروغ و وضو گرفتن قبل از غذا خوردن روزی را افزایش می دهد؛ و هر کس در هر روز سی مرتبه تسبیح گوی خداوند باشد، خداوند هفتاد بلا را که کمترین آنها فقر است، از او دفع می کند. (117)
منبع: عزیزان، مهدی، (1387)، راز رزق: عوامل افزایش و کاهش روزی، قم، نشر زمزم هدایت.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}